۰۱ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۴۷
کد خبر: ۲۹۹۶۱۶
آموزش
با شکل گیری آموزش از راه دور در قالب مدارس از دور، حالا بسیاری از تهدیدهایی می‌گویند که در پَس این واقعه شکل گرفته است.

این گزارش بخش دوم از گزارش میدانی «عطنا» در خصوص بررسی موضوع مدرسه از راه دور است. گزارش نخست را با عنوان «مدرسه از راه دور| تجربه‌ای موفق یا ناموفق» خوانده بودید. مشروح گزارش دوم در ادامه می‌آید:

آموزش مجازی از نگاه نوجوانان


دانش‌آموزانِ دوره دوم، شامل کودکانی که به تازگی وارد بازه جدید نوجوانی شدند و نوجوانانی که در آستانه جوانی قرار دارد، می‌شود. نوجوانان با توجه به شرایط خاص جسمی و روحی که در آن قرار دارند، موارد نسبتا ویژه‌ای در تحقیق میدانی ما محسوب می‌شدند.

به این شکل که دانش‌آموزان دوره اول بیشتر کودکان بودند و تجربه کمی از جهان واقعی کسب کرده و به نسبت نوجوانان کمتر در معرض مسئولیت اجتماعی و تفکر انتقادی قرار داشتند.

همین مسئله باعث شده بود آن‌ها خودآگاهی کمتری داشته باشند و در پاسخ به پرسش‌هایی که از آن‌ها می‌شد، درک پایین‌تری به نسبت نوجوانان از خود نشان دهند. اما نوجوانان و به عبارتی دانش‌آموزان دوره دوم در ارتباط با جهان اطراف، دچار نوعی بداهت‌زدایی شده و به یک خودآگاهی نسبی رسیده‌اند، همین امر آن‌ها را قادر به اندیشه‌ورزی درباره وضعیت خود می‌کند، اما این خودآگاهی هنوز به اندازه کافی جامع نیست.

عدم کفایت این خودآگاهی باعث نشد ما صحبت‌های آن‌ها را ندیده بگیریم و برعکس تلاش کردیم با دقت آن‌ها را رصد کرده و انتقال دهیم، چراکه شنیده شدن صدای نسل‌ها را برای بهینه‌سازی سیاست‌گذاری‌های کلان آموزشی لازم می‌دانیم.

یافتن معنای مشترک در آموزش مجازی


برای ارتباط با نوجوانان، یافتن جهان معنایی مشترک و ایجاد یک گفت‌وگوی مثمر در جهت کشف مسائل آن‌ها نیاز به تکنیک‌های ارتباطی خاصی داشتیم. همین مساله باعث شد برای ارتباط عمیق با آن‌ها هم از اعضای خانواده‌شان کمک بگیریم و هم شرایط گفت‍وگو را منقطع، در بازه‌های زمانی متفاوت و به بهانه‌های مختلف ایجاد کنیم تا پاسخ‌های به دست آمده تا حد امکان ما را به سوی مسائل واقعی آن‌ها در دوران همه‌گیری کووید 19 و مدرسه مجازی همگرا سازد.

در این پژوهش کوچک مقیاس عمیق که طی حدود دو ماه، بین حدود 30 دانش‌آموز در مقاطع تحصیلی مختلف از اول ابتدایی تا دانش‌آموزان دوره متوسطه انجام شد 14 دانش‌آموز از مقطع دوره دوم انتخاب شدند.

شیوه انتخاب نمونه در این پژوهش هدفمند بود و سعی شد علاوه بر دانش‌آموزان شهر تهران، برخی از شهرهای دیگر بنا به دسترسی در نظر گرفته شوند و نهایتا از شهرستان‌های تهران، کرج، اصفهان، اسلامشهر و شهر قدس نمونه‌هایی انتخاب شدند. سعی شد نوع جنسیت دانش‌آموزان نیمی دختر و نیمی پسر باشد.

سوال ها درباره آموزش مجازی


در گفت‌وگوی صمیمانه‌ای که از طریق شبکه واتس‌آپ به صورتی متنی و یا صوتی انجام گردید، داده‌ها جمع‌آوری شدند. دانش‌آموزان به گونه‌ای انتخاب شدند که طیف‌های متنوع طبقات اجتماعی و مدارس مختلف را در خود داشته باشند.

به علت گفت‌وگوی صمیمانه، عمیق و باز، چارچوب گفت‌وگو انعطاف‌پذیری بالایی داشت و معمولا بنا به شخصیت دانش‌آموز تغییر می‌کرد اما فحوای گفت‌وگو حول سوال‌های زیر بود:

  1. درباره تجربه کلاس آنلاین دروسی مثل ریاضی، هنر ، ورزش و دروس مهارتی و  میزان یادگیری آن‌ها بگویید.

  2. درباره خلاقیت های معلم ها و کارهایی که برای انتقال مطلب انجام دادند بگویید.

  3. درباره محدودیت‌ها و امکانات سامانه شاد و یا هر سامانه‌ای که با آن کار می‌کنید بگویید.

  4. درباره این بگویید که به نظر شما آموزش غیرحضوری چگونه است و شما چقدر می‌توانید مثل قبل یاد بگیرید.

  5. ارتباط‌تان با کامپیوتر و موبایل در این دوران چطور بود؟

  6. رفتار خانواده با شما چطور بوده؟ آیا دوست دارید این نحو آموزش در منزل ادامه یابد؟

  7. دوری دوستان را چه کردید؟ آیا راهی برای برقراری و ادامه دوستی کردید؟

  8. برای امتحانات و یادگیری درس ها چقدر تلاش می‌کنید؟ نتیجه آن برایتان مهم است؟ چه کارها و خلاقیت‌هایی داشتید؟

  9. الان که به مدرسه حضوری فکر می‌کنید به نظرتان چه معایب و مزایایی دارد؟

  10. به نظرتان کسانی که چند فرزند دارند با این آموزش مجازی چه مسائلی دارند؟ دوستی دارید که اینگونه باشد؟

  11. اگر شما جای مسئولان کشور بودید برای حال و احوال مردم و حفظ روحیه آن‌ها چه می‌کردید؟

  12. نظر شما درباره کرونا چیست و چه تحلیلی دارید؟ کرونا چه تغییری در ما ایجاد می‌کند؟


جزییات گفت‌وگو درباره آموزش مجازی


در این گزارش که مربوط به دانش‌آموزان دوره دوم می‌شود، 14 دانش‌آموز حضور دارند که 8 مورد پسر و 6 مورد دختر هستند. گفت‌وگو با این دانش‌آموزان در اکثر موارد به طور مستقیم با خود دانش‌آموز انجام می‌شد اما در مواردی هم اعضای خانواده این نوجوانان مصاحبه را به نیابت از ما انجام داده و داده‌ها را به صورت فایل صوتی یا متنی در اختیار ما گذاشتند.

در اینجا به اختصار به گفت‌وگوهای انجام شده و نکات برجسته‌تر هر کدام اشاره می‌کنیم. با توجه به اینکه موارد مشابه در پاسخ‌ها قابل توجه بود، ما در اینجا به نکات مشترک و همچنین موضوع‌های برجسته خاص اشاره می‌کنیم.

امیرحسین دانش‌آموز دوره پیش‌دانشگاهی و نوجوانی است که در صحبت‌هایش اهمیت تعامل اجتماعی مدرسه، پررنگ‌تر از مسائل آموزشی می¬نمود. امیرحسین ادامه پیدا کردن آموزش مجازی را من‌باب آموزش دارای مشکل خاصی نمی‌دید و عدم حضور در مدرسه و حذف امکان برقراری ارتباط با همکلاسی‌ها و معلم‌هایش را به عنوان تنهاتر شدن و منزوی شدن دانش‌آموزان مشکل بزرگتری می‌پنداشت. البته او و همکلاسی‌هایش برای رفع این مسئله همدیگر را خارج از خانه و البته مدرسه ملاقات می‌کنند.

آرین یک دانش‌آموزان فوق‌العاده پرانرژی است. بیشتر اوقات فعلی این دانش‌آموز صرف بازی با برادر کوچکتر و ورزش می‌شود. او میزان یادگیری را اصلا خوب ارزیابی نمی‌کرد و مدرسه و کلاس حضوری را ترجیح می‌داد.

البته او بسیار نگران بود که اگر مدرسه‌ها باز شوند دیگر امکان این‌همه خوش‌گذرانی نخواهد داشت. نکته جالبی که این دانش‌آموز عنوان کرد عصبانیت پدرش از نحوه درس‌خواندنش بود.

پاسخ به سوالات درباره آموزش مجازی


البته نگارنده این سطور بیش از یک هفته طول کشید تا بتواند از ایشان جواب سوالات را بگیرد و کاملاً قابل تصور است که خانواده و معلم او چقدر در هدایت آموزشی او دچار سختی شدند.

البته خلاقیت‌های این دانش‌آموز در مراجعه کم به گوشی و سرگرم کردن خود با ورزش کوهنوردی و طبیعت‌گردی تقریبا در میان نوجوانان کمیاب بود. نکته جالب دیگر درباره آرین، غلطهای املایی بیشمار او در متن‌های ارسالی‌اش بود.

فرشته و یکی از همکلاسی‌هایش که در پایان دوره دوم هستند، کیفیت سامانه شاد را بسیار پایین عنوان کرده و یادگیری دروس را سخت و طاقت‌فرسا عنوان کردند.

این دانش‌آموزان به دردِ گردن، خستگی چشم‌ها، بی انگیزگی در اثر نشستن‌های طولانی پای کامپیوتر، ارائه نامناسب دروس توسط معلم‌ها و خلاقیت اندک آن‌ها در تدریس مجازی، عدم هماهنگی صدا و تصویر در حین آموزش، ایجاد استرس در قطع کلاس‌ها و عقب ماندن از درس، نبود پهنای باند کافی و عدم تعامل سازنده با کلاس درس جهت یادگیری را بسیار سخت و غیرقابل تحمل دانستند.

نکته جالب در گفت‌وگوها مربوط به آموزش مجازی


نکته جالبی که در صحبت‌های آن‌ها وجود داشت این بود که کرونا، آرزوهای آن‌ها را بر هم زد و برنامه تحصیلی‌شان را خراب کرد. آن‌ها می‌گفتند شیوه آموزش معلم‌ها، ارزیابی و امتحان به شکلی نبود که آن‌ها مطمئن شوند سال مفیدی داشته‌اند و ارزیابی‌شان این بود که شاید تنها 50 درسد مطالب را فراگرفته‌اند.

البته هم این دانش‌آموزان و هم بقیه از امکان ارسال ویدئوهای آموزشی بعضا جالب توسط معلم‌ها و امکان تکرار آن برای یادگیری بهتر را امتیاز قابل توجهی عنوان کردند.

مهدیه و امیرعباس از کرونا به عنوان امکانی برای تغییر محیط زیست، بالا رفتن سطح بهداشت، ایجاد حساسیت فکری برای مردم و البته کاهش ترافیک انسانی یاد کردند و کلاً فرصت قرنطینه برای‌شان موضوع جالبی بود.

بالاترین نیاز و خواسته آن‌ها اینترنت رایگان بود و مانند دانش‌آموزان دیگر دنبال بازی و شادی در محیط بیرون نبودند. هر دو تا حدی به مدرسه بی علاقه بودند اما شرایط فعلی را دیگر نمی‌توانستند تاب بیاورند و مدرسه را با تمام دردسرهایش ترجیح می‌دادند.

با صحبتی که با خانواده این افراد شد، معلوم شد این دانش‌آموزان به شدت غیرقابل وصفی به فضای مجازی وابسته هستند و عموماً علاقه‌ای به حضور فیزیکی در جامعه ندارند، به گونه‌ای که در صورت قطع اینترنت و یا خراب شدن گوشی کاملا کلافه و سردرگم خواهند شد.

مبینا از اینکه نمی‌توانست در آموزش غیرحضوری آن طوری که دوست دارد به رفع اشکالهایش از طریق سوال پرسیدن بپردازد ناراحت بود. او که دانش‌آموز شاخه فنی‌حرفه‌ای است، مجازی شدن رشته‌هایی مثل طراحی لباس را ناکارآمد می‌دانست.

آموزش مجازی و نداشتن تصویر روشن از آینده


عموم دانش‌آموزان، به غیر از چند نفر، یادگیری درسهایی مانند ریاضی را در خانه سخت می‌دانستند و می‌گفتند درس‌های روح‌بخشی مثل هنر و ورزش عملا تعطیل شده است.

این دانش‌آموزان تصویر روشنی از آینده نداشتند و به عبارتی خود را مقهور شرایط پیش‌آمده می‌دیدند، به گونه‌ای که نوعی ترس و بدبینی نسبت به آینده در صحبت‌هایشان دیده می‌شد.

عموم این دانش‌آموزان در پاسخ به سوال 11 می‌گفتند؛ اگر جای مسئولین بودند، شرایطی برای مردم و دانش‌آموزان فراهم می‌کردند که شادی و طراوت در زندگی‌شان بیشتر شود. فضای ارائه دهنده شادی از نظر آن‌ها تلویزیون بود.

البته چند نفر اینترنت رایگان و یا ارائه ویدئوهای آموزشی مناسب نیز طلب کردند و چند نفر هم گفتند مسئولین باید تلاش کنند چرخه زندگی مردم به حالت عادی برگردد و آن‌ها بتوانند برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند.

آموزش مجازی و مشکلات مدرسه حضوری


هیچ‌کدام از دانش‌آموزانی که مصاحبه شدند با تمام مشکلات مدرسه حضوری، علاقه‌ای به ادامه آموزش مجازی نداشتند. تقریباً حدود نیمی از آن‌ها مدرسه را بیشتر از امر آموزش می‌دیدند و حذف ارتباط با دانش‌آموزان دیگر و محیط مدرسه را غیرقابل جبران عنوان می‌کردند. تمام آن‌ها از نور آزاردهنده صفحه کامپیوتر و موبایل، قطعی‌های مداوم اینترنت و ناهماهنگی‌های آموزشی ناراضی بودند.

راضیه، زینب، مهدی، علیرضا، حسین و سایر دانش‌آموزان از امکان بطالت بیشتر دانش‌آموزان و حتی انحرافات اخلاقی آن‌ها مثال‌هایی زدند که قابل توجه بود. این دانش‌آموزان با اشاره به دسترسی‌های موازی به بخش‌های مختلف اینترنت ادامه این نوع آموزش را خوب نمی‌دانستند چون در آن تمرکز لازم را نداشتند.

مطلب جالب دیگری که در تمام مصاحبه‌ها بود عدم استفاده کامل مدارس از فضای سامانه شاد به علت نقص‌های زیاد و رجوع به واتس‌آپ، اسکای روم و ادوبی کانتکت بود.

هویت مدرسه و آموزش مجازی


در نهایت در صحبت با این دانش‌آموزان هم متوجه شدیم؛ مدرسه بخشی از ساختار هویتی و شخصیتی دانش‌آموزان است و حذف مدرسه، دانش‌آموزان را با نوعی سردرگمی غیرقابل توضیح نسبت به آینده مواجه می‌کند.

مدرسه مجازی تاکنون نتوانسته به طور کامل آن‌ها را نسبت به آینده‌ای که پیش از این با مدرسه حضوری متصور بودند هماهنگ کند. دانش‌آموزان با سوال‌ها ما دچار نوعی بداهت‌زدایی در روند زندگی‌شان شدند و به گونه‌ای که انگار مسیری برای بیان ملال و دلزدگی خود پیدا کردند.

در پژوهش یاد شده متوجه شدیم مدارس غیرانتفاعی رسیدگی آموزشی بهتری داشته و برخی از آن‌ها کلاس حضوری و یا قرنطینه در مدرسه دارند. خانواده‌ها هم بنا به ظرفیت‌های فرهنگی، برخوردهایشان با مسئله متفاوت بود اما برآیند ماجرا این بود که تنش میان خانواده و فرزندان بالا رفته است و خستگی و ملال قابل توجهی در هر دو گروه دیده می‌شود.

والدین و فرزندان فضایی برای مطالبه‌گری ندارند و تنها چاره‌شان کنار آمدن با اوضاع و دفع تنش‌هاست که گاهی موفق و گاهی ناموفق‌اند.

این گزارش در حالی تهیه و تنظیم می‌شود که می‌دانیم این اوضاع بالاخره تمام خواهد شد، اما به نظر می‌رسد دانشگاه به عنوان مقصد بعدی این نوجوانان بهتر است بیشتر به زمینه‌سازی و آمادگی فکری و روحی دانش‌آموزان بپردازد.

این درحالی‌است که متخصصین و فارغ‌التحصیلان زیادی در زمینه مسائل آموزش و نوجوانان و کودکان وجود دارند. امیدواریم این گزارش مختصر، مدخلی برای بررسی مسائل حوزه عمومی به صورت جدی‌تر باشد و دانشگاه با پتانسیل بالایی که دارد به آن‌ها رسیدگی کند.

خبرنگار: انسیه حیدری
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار